کابینت قفسه یا کمدی است که گاهی در حمام و اغلب در آشپزخانه برای نگهداری مواد غذایی، لوازم پخت و پز و ظروف استفاده میشود. کابینتها در آشپزخانههای امروزی، اغلب بیشتر فضای بین یخچال، اجاق گاز و سینک ظرفشویی را اشغال میکنند. ولی در حمامها، کابینت معمولا بهصورت تکی و فقط در بالای روشویی و یا توالت و به منظور نگهداری هوله، دارو و یا وسایل بهداشتی استفاده میشود.
کابینت به شکل امروزی، در اوایل قرن بیستم میلادی و ابتدا به صورت کمدهای تکی در آشپزخانهها به کار گرفته شد. تا پیش از آن آشپزخانهها دارای کابینتهای ثابت و جاسازی شده و محل مشخصی برای اجاق گاز، یخچال و دیگر وسایل آشپزخانه نبودند و اغلب فعالیتهای صورت گرفته شده در آشپزخانه (مانند آماده سازی مواد غذایی) بر روی میز وسط آشپزخانه انجام میشد. نیک کابین www.nikcabin.com
برای مدیریت بهتر فضای آشپزخانه با توجه به مثلث کار و با توجه به شرایط خاص استفاده کننده، از کابینت استفاده میشود. طراحی صحیح کابینت در آشپزخانه، موجب میشود تا فضای مفید و قابل استفاده آن آشپزخانه و سطح رفاه کاربر جهت پخت و پز و شست وشوی ظروف افزایش یابد.
کابینتها بسته به نوع مواد سازنده به کابینتهای فلزی، چوبی، امدیاف، پیویسی، و یا ترکیبی تقسیم میشوند. کابینتها را همچنین بر اساس اندازه میتوان بصورتهای آماده(معمولی)، نیمه سفارشی و یا سفارشی تهیه نمود.
طراحی کابینتها با توجه به تنوع آشپزخانهها از نظر شکل طراحی(یو شکل، ال شکل، خطی، شبهجزیرهای و جزیرهای)، صورت میپذیرد. در هر حال در هنگام طراحی کابینت باید دقت نمود که جهت بازشدن در آن باید برخلاف جهت حرکت شخص استفاده کننده باشد.
مراحل :
از اولین مراحل میتوان به بررسی اقلیم و شرایط زمینی که میخواهیم بر روی ان ساختمان بسازیم بپردازیم که این مرحله با مطالعات دقیق اقلیم شناسی همچنین انالیز زمین با انجام تست ها و ازمایش های مکانیکی نسبت به استحکام ساختمان مطمئن میشویم. بعد از شناسایی عوارض مصنوعی و طبیعی همجوار یا نزدیک و دور از محل احداث و گرفتن جواب مثبت از زمین شروع به ترسیم نقشه های مختلف ساختمانی میکنیم. که در این زمان کارفرما نسبت به قراردادی که با پیمانکار بسته ائم از شخصی و دولتی خواسته ها و نیاز ها و انچه را که از ساختمان مورد نظر انتظار دارد به پیمانکار گفته و گروه مهندسین مشاور که مجموعه ای از مهندسان مختلف شامل:مهندس معماری،عمران،مکانیک،تاسیسات وبرق میباشند نسبت به خواسته ها شروع به ترسیم نقشه ها میکنند که ترسیم نقشه های اولیه بیشتر بر عهده مهندس معمار و عمران میباشد.
کار ترسیم نقشه ها که انجام شد و به تائید کارفرما و مهندس سازه و عمران رسید اولین کار ها بر روی زمین انجام خواهد شد. از اولین کارهای مورد نیاز بر روی زمین اماده سازی زمین است که بستگی به حالات مختلف ان دارد. در بعضی موارد با زمینی با ساختمانی قدیمی روبه رو هستیم که قبل از هر کاری نیاز به یک عملیات تخریب داریم و بعضی اوقات زمین تازه و دست اولی را داریم که مستقیم باید شروع به کار کرد.
اولین کار بعد از اماده شدن زمین(بر چیدن ساختمان کهنه ) یا اماده بودن ان انجام خاک برداری تا رسیدن به عمق مناسب است این عمق از طرف مهندس مکانیک خاک مشخص میشود که خاکبرداری به دو صورت دستی و یا با ماشین الات ساختمانی صورت میگیرد. امروزه اکثر عملیات ها با ماشین بوده ولی در بعضی موارد استثنائی مانند در دسترس نبودن مسیر مناسب برای امد و شد ماشین ها و یا حجم کم خاکبرداری از نیروی انسانی برای این کار استفاده میشود.
بعد از خاکبرداری نوبت به تسطیح و رگلاژ سطح میرسد که از حساسیت بالایی برخوردار است و باید سعی شود به بهترین نحو ممکن صورت گیرد. پس از انجام این مرحله نوبت به سفت و دائمی کردن سطح رگلاژ شده بایست پرداخت که همان بتن مگر است. بتن مگر بتنی است با عیار سیمان 150 کیلو که بسته نیاز به ضخامت 5 تا 10 سانتیمتر اجرا میشود. زمانی که یک سطح مناسب و محکم به وجود امد شروع به پیاده کردن دقیق نقشه بر روی زمین توسط دوربین نقشه برداری توسط مهندس نقشه بردار انجام میشود و محل های مور نظر با گچ یا رنگ مشخص میشود.
مرحله بعد که ازحساسیت خاص خود برخوردار است ساخت فوندانسیون ها یا همان به اصطلاح پی ساختمان است. جنس پی،ابعاد ان وعیار مناسب برای ساخت ان توسط مهندس عمران مشخص میشود پس از ان اقدام به ساخت فوندانسیون با مشخصات لازمه میکنند که همزمان با ان باید راجع به ارماتور بندی بگویم که به منظور اسکلت فوندانسیون و تحمل نیروهای کششی که بتن به تنهایی از تحمل این نیروها بر نمیاید از میلگرد با شماره مورد نیاز ساخته شده و درون فوندانسیون کار گذاشته میشود. البته نسبت به سیستم فوندانسیون گذاری در هر ساختمان مانند سیستم گسترده(رادیه ژنرال) یا فوندانسیون تکی و همچنین نواری سیستم ساخت و اتصال هر کدام از فوندانسیون ها به هم متفاوت است. میلگرد های موجود در بتن باید بر اساس طرحی خواص کاملا به یکدیگر متصل شوند تا در هنگام عملیات بتن ریزی از یکدیگر جدا نشوند پس از ساخت وتکمیل فوندانسیون نوبت به سوار کردن ستون ها بر روی فوندانسیون های ساخته شده است. که بسته به نوع سازه ساختمان(بتنی و فلزی)متغییر است.
که ابتدا اسکلت بتنی را توضیح داده سپس به اسکلت فلزی خواهیم پرداخت. ابتدا شاید بهتر باشد که برای توضیح و تشریح این ماده مهم ساختمانی یعنی بتن از یک منبع مهم و معتبر اینترنتی یعنی ویکی پدیای فارسی استفاده کرد که توضیحات ان بدین شرح است:
بتن
برای ساخت و کار گذاشتن ستون های بتنی باید بیشتر دقت در نحوه تولید بتن ونسبت اختلاط ان کرد و همچنین در زمان اجرا تا بتن در هنگام گیرش با مشکل مواجه نشود و از مقاومتش کم نشود لذا توصیه میشود که از شرکت های معتبر تولید و ریخت بتن استفاده کرد. قبل از بتن ریزی باید عملیات قالب بندی انجام شود که این عمل در قبل و هنوز در پروژه های کوچک از تخته های چوب به عنوان تخته روسی استفاده میشد که هم خاصیت ارتجاعی خوبی داشتند و حمل و نقل انها زیاد دشوار نبود اما امروزه در کمتر پروژه ی معتبری از تخته روسی استفاده میکنند. قالب های فلزی امروزه جای تخته های روسی را گرفته اند که هم محکمتر و هم از لحاظ فنی بهتر میتوانند بتن را در خود نگه دارند بدون اینکه شیره ی بتن رو به خود جذب کنند و اجازه میدهند که بتن در شرایط ایده ال خود را بگیرد و سفت شود.
قالب بندی که انجام شد با توجه به موقعیت پروژه توسط ماشین های میکسر عملیات بتن ریزی توسط پمپاژ بتن به نقاط مختلف انجام میشود. نکته قابل توجه اینجاست که اگر بتن مورد استفاده از خارج از کارگاه تامین و به محل پروژه اورده شود با ماشین هایی به نام دمپر حمل میشود و وقتی که به محل رسید باید از ریختن بتن از دیگ بر روی زمین و بعد حمل توسط فرغون یا هر چیز دیگر به محل خود داری نمود چون ممکن است اجزای بتن از هم تفکیک شوند این مراقبت شامل استفاده مستقیم از پمپاژ مستقیم از ماشین و یا استفاده از باگت های حمل بتن نیز میشود. بتن ساخته شده نباید از 400 کیلوگرم بر متر مکعب بیشتر عیار داشته باشد زیرا کارشناسان معتقدند که این مقدار اگر بیشتر شود سیمان جای سنگدانه ها و فضای مورد نیاز دیگر مواد را میگیرد و باعث ضعف بتن میشود. در مورد بتن ستون و هنگام ریختن ان در قالب ها در بعضی منابع ذکر شده که باید توسط وسیله ای پتک مانند به قالب ضربه زد که بتن به خوبی در قالب جای گیرد واز ایجاد فضای خالی جلوگیری شود.
در بتن ریزی های با ارتفاع زیاد در صورتی که اب اضافی بتن بالا بیاید باید مرحله بعدی را کمی خشک تر ریخت تا اب اضافی را به خود جذب کند. تا انجا امکانش هست باید سعی شود که بتن ریزی بدون وقفه انجام شود ولی اگر در مواقعی مجبور به تعطیل نمودن عملیات شدیم باید محل قطع بتن دقیقا توسط نظر مسئول کارگاه انجام شود. در بعضی مواقع بتن ریزی شرایط خاصی رو به خود میگیرد مانند بتن ریزی در هوای گرم. اگر در این حالت بتن ریزی صورت گرفت باید تا چند روز بعد از ان به بتن اب داد و ان را مرطوب نگه داشت تا اب ان تبخیر نشود و به اصطلاح نسوزد. بتنی که سوخته نام بگیرد حتی با نیروی دست خرد میشود و هیچ مقاومتی ندارد.در صورت مشاهده چنین بتنی باید قطعه تخریب و دوباره نسبت به ریزش بتن اقدام شود و با استفاده از پاکت های سیمانی روی ان را بپوشانیم یا از گونی استفاده و ان را مرطوب نگه داشت. دیگر تکنیک بتن ریزی در هوای گرم استفاده از بتن حاوی سیمان تیپ 4 است که موقع سخت شدن حرارت کمی تولید میکند. در نهایت زمانی که ستون های بتنی ساخته شدند و به وسیله ی تیرهای بتنی همه ی انها به هم وصل شدند اسکلت ساختمان ما کامل است و باید کار های مربوط به دیوار چینی را انجام داد. این توضیح مختصری بود راجع به اسکلت بتنی حال سعی در شرح اسکلت فلزی و مزایا و معایب ان میکنیم. در اسکلت فلزی وقتی که بتن فوندانسون را میریزیم باید نسبت به اتصال ستون فلزی به فوندانسون اقداماتی صورت گیرد. و ان این است که قبل از گیرش بتن میلگرد های با خم و فی مشخص و به تعدادی که بسته به سازه متغیر است(4-6) درون بتن قرار میدهیم به طوری که انتهای ان با فاصله ی معینی از بتن بیرون باشد. این میلگرد ها را بلت مینامد و نقش انها اتصال ستون و بلت ها توسط پیچ و مهره است برای اتصال با فوندانسون وانتقال نیروها به زمین. بلت ها که کار گذارده شد نسبت به نسب صفحه فلزی ضخیمی به نام بیس پلیت اقدام میکنند.که ستون بر روی ان قرار میگیرد. اما نحوه ی قرار گرفتن ستون بر روی بیس پلیت که به این شرح است. بتن ریخته شده در فوندانسیون از همان ابتدای گیرش توان بارگیری را ندارد و بسته به اب و هوا،محل بتن ریزی و نوع بتن چند روز طول میکشد که اماده ی بارگیری شود که به طور معمول به 28 روز خلاصه میشود.بعد از این مدت عملیات قرار دادن ستون بر روی پلیت شروع میشود. به منظور این کار توسط یک جرثقیل ستون را به حالتی که با چشم قائم به نظر برسد رو پلیت میگیرند و بعد توسط دوربین تئودولیت نسبت به تراز با حساسیت یک میلیمتر اقدام میکنند و مطمئن میشوند که ستون کاملا بر پلیت عمود است. برای اتصال ستون به پلیت از جوش استفاده میشود با استفاده از اتصالاتی مانند نبشی،لچکی،وصفحه های سخت کننده ان را جوش میدهند. بعد از مرحله ستون نوبت به وصل کردن همه ستون ها به یکدیگر میرسد که این عمل توسط تیر صورت میگیرد که تیرها هم با اتصالات جوشی مختلف به ستون وصل شده و در جاهای که دهانه زیاد است تیرها را با ورق هایی تقویت میکنند.
مرحله بعد زدن سقف طبقات است. انواع سقف عبارتند از تیرچه بلوک،کامپوزیت،کرمیت،طاق ضربی،دال بتنی و ... که من سعی در توضیح راجع به سقف تیرچه بلوک را دارم سقف تیرچه بلوک که به خاطر داشتن مزایایی مانند زیاد بودن صلبیت،سبک بودن،عایق صوت وحرارت بودن،ضد حریق و همچنین ارزان قیمت باعث شده تا به طور گسترده استفاده شود اجرای ان بدین شرح است که پس از قرار دادن تیرچه ها بر امتداد عمود بر تیرهای اصلی فاصله ان ها را توسط بلوک های سفالی یا بتنی که ابعاد هر کدام فرق میکند پر میکنند که به توصیه مقاله ای که در یکی از سایت های عمران و معماری شده بود ابتدا و انتهای میلگردهای فوقانی را بایست خم کرد و به پرفیل گیر داد و با استفاده از میلگرد های کمکی اتصال بهتری ایجاد کنیم. حد اکثر طول مجاز تیرچه 2 تا 4 متر است که اگر مجبور به بیشتر کردن طول شدیم باید در جهت عمود بر تیرچه ها بسته به طول تیرچه ها در یک یا دو ردیف ارماتور بندی کرد و زیر ان را قاب چوبی قرار داد و بتن ریزی را انجام داد که به ان کلاف عرضی میگویند. برای جلوگیری از خم شدن و کمانش تیر ها تحت اثر وزن بلوک ها یا وزن بتن ریخته شده روی سقف باید قبل از بتن ریزی شمع هایی را در فواصل مختلف قرار داد مه میتواند از جنس فلز یا چوب باشد.
در نهایت برای ریختن بتن بر روی سقف ابتدا قالب بندی وبعد عملیات بتن ریزی شروع میشود. همانند توضیحات داده شده راجع به قالب بند ی و بتن ریزی فوندانسیون قالب های بتن سقف نیز قبل از بتن ریزی به روغن اغشته میشوند و همچنین بلوک ها چه بتنی چه سفالی خیس شده تا اب بتن را جذب نکنند. عملیات بعدی دیوار چینی است که قبل از ان باید کرسی چینی انجام شود. کرسی چینی: قبل از دیوار سازی باید سطحی صاف و مقاوم که به عنوان استحکامی برای دیوار باشد و همچنین بالا اوردن ارتفاع از کف زمین که این میتواند از اجر یا سنگ همراه با ملات ماسه سیمان باشد کرسی چینی گویند. حداقل ضخامت ان نیز 20 سانتیمتر است. همچنین سطح کرسی چینی باید اندود شود تا برای عایق کاری رطوبتی اماده گردد.
دیوار چینی از دو قسمت دیوار داخلی و دیوار خارجی تشکیل شده که دیوار خارجی مسئولیت جداسازی محیط بیرون از فضا و همچنین حایلی برای تبادل انرژی های حرارتی و برودتی،جلوگیری از ورود صوت در انتها یکی از مهمترین ویژگی ها حفظ حریم میباشد. ضخامت این دیوار بسته به نوع و جنس مصالح و همچنین نوع سازه دارد که بین 20 تا 30 سانتیمتر متغیر است. همچنین در نقشه های معماری این دیوار ها با خطوطی پر رنگ تر نسبت به دیوار ها ی داخلی ترسیم میشوند. دیوار های داخلی که عمده مسئولیت ان ها جدا سازی فضا ها از یکدیگر هستند و انچنان باری را تحمل نمیکنند اصولا دارای ضخامتی 11 سانتمیتری هستند و با اینکه بار زیادی را تحمل نمیکنند ولی نباید در ساخت ان ها کوتاهی کرد. دیوار ها جزئی مهم از ساختمان هستند که دقت در ساخت با بهترین کیفیت در زیبایی،استحکام و ایجاد فضای بهتر روانی در ساختمان تاثیر به سزایی دارد. از انواع دیگر دیوار ها بر اساس نوع دیوار پرده ای است که از شیشه ساخته شده و برای جاهای که میخواهیم دیواری سبک داشته باشیم قابل استفاده است. بعد از دیوار چینی و مشخص کردن محل داکت ها و رایزرها و ... کار به اصطلاح سفت کاری ساختمان تمام شده و باید به کارهای زیبا سازی و توکاری ساختمان پرداخت که از جمله ی این کار ها باید به انجام کارهای تاسیساتی و مکانیکی است که شامل سیم کشی،لوله کشی،تاسیسات حرارتی و برودتی و ... قرار میگیرد. مرحله ی سفیدکاری که به دو دسته ی اندود گچ و خاک و گچ کاری تقسیم میشود. اندود گچ و خاک با استفاده از خاک رس الک شده و گچ انجام میشود و دلیل استفاده از خاک رس این است که زمان گرفتن گچ را بیشتر کند و نسبت اختلاطشان یک به یک است . بعد از اندود به ضخامت 5 میلیمتر روی ان را گچ میکنیم. برای صاف و پرداخت گچ کار شده قبل از اینکه کاملا خشک شود میتوان با لایه بسیار نازکی از گچ کشته شده استفاده نمود.
بتن الیافی نوعی بتن است که ساخت آن از الیاف استفاده میکنند و سیمان، آب، سنگدانه و مواد افزودنی را همراه با الیاف مخلوط میکنند، الیاف باعث افزایش پیوستگی، مقاومت کششی، کاهش ترک های بتن و افزایش نرمی بتن میگردد. جنس الیاف و اندازه آنها به نوع مصرف بتن و مقاومت کششی مد نظر بستگی دارد. الیاف میتواند الیاف شیشه یا الیاف فلزی و یا الیاف پلیمری باشد و اندازه آنها معمولاً 3 الی 20 میلیمتر است .
بتن مسلح یا بتن آرمه به بتن مسلح شده با میلگرد (آرماتور) اتلاق میشود. برای مسلح کردن بتن از میلگردهای تقویتی، شبکههای توری تقویتی، صفحات فلزی یا الیاف تقویتی استفاده میگردد. هدف اصلی استفاده از بتن آرمه، واگذاری نیروهای کششی بوجود آمده در بتن به میلگردهاست تا بدین طریق نیروهای کششی به بتن وارد نشده و سبب ترکخوردگی و در نهایت پکیدن بتن نشود. مقاومت کششی بتن 0?1 مقاومت فشاری آن است. این نوع از بتن، در سال 1849 توسط باغبانی فرانسوی به نام جوزف مونیر اختراع شده و در سال 1867 به ثبت رسید. واژه فرو بتن نیز (به انگلیسی: Ferro Concrete) تنها به بتنی اشاره دارد که توسط آهن یا فولاد تقویت شده باشد. از مواد دیگری همچون الیاف آلی و معدنی نیز میتوان به مانند کامپوزیتهایی در اشکال مختلف برای تقویت بتن استفاده کرد. بتن نیروهای فشاری را به خوبی تحمل میکند؛ اما در برابر نیروهای کششی ضعیف است. پس با مسلح کردن بتن، میتوان مقاومت کششی آن را افزایش داد. علاوه بر این، کرنش شکست بتن در کشش، بسیار پایین است که با مسلح نمودن آن میتوان دو لبه بتن ترکخورده را به هم نزدیک کرد. برای داشتن یک ساختمان محکم، انعطافپذیر و بادوام، مواد و مصالح تقویت کننده بتن باید ویژگیهای زیر را داشته باشند:
در بیشتر موارد، برای بالا بردن تاب بتن، از میلگردهای فولادی جهت مسلح کردن بتن استفاده میشود.
در آمریکا، ویلیام وارد، نخستین ساختمان بتن آرمه را در سال 1875 در نیویورک بنا نمود. همچنین، تادیوس هیات، که در ابتدا یک وکیل بود، در دهه 1850 تجربیاتی را در مورد تیر بتن آرمه انجام داد. وی میلههای آهنی را در ناحیه کششی تیر قرار داد و در نزدیکی تکیهگاه آن را به طرف بالا خم کرده و در ناحیه فشاری محار نمود. او همچنین میلههای قائمی را در نزدیکی تکیهگاهها برای تحمل برش بهکار برد. هیات در سال 1877 یک کتاب 28 صفحهای در ارتباط با موضوع تحقیقات خود منتشر کرد.
پنبه? کوهی یا پنبه? نسوز (به انگلیسی: Asbestos) نام گروهی از ترکیبهای معدنی منیزیوم و سیلیسیوم است که بیشتر در طبیعت به صورت الیاف معدنی و سنگ یافت میشود. این مواد به خاطر مقاومت زیادی که در برابر گرما و آتش دارند به عنوان مواد نسوز بکار میروند. گاهی به این ماده «پشم شیشه» نیز گفته میشود. در ساختمان پنبه کوهی یا پنبه نسوز، عناصری مانند سیلیس، منیزیوم و آهن وجود دارد. پنبه? کوهی در طبیعت به رنگهای سفید، قهوهای و آبی به چشم میخورد.
حدود 2500 سال قبل از میلاد در فنلاند از پنبه? کوهی برای ساخت ظرفهای گلی استفاده میشدهاست و در مقیاس محدود، از حدود 2000 سال قبل استفاده از پنبه? کوهی برای تهیه? لباس مرسوم بودهاست. هرودوت (450 سال قبل از میلاد) نقل میکند که چگونه رومیان مردگان خود را قبل از سوزاندن درون پارچههای بافته شده از پنبه? کوهی میپیچیدند تا بهتر بتوانند خاکستر مرده خود را جمعآوری نمایند و این ماده را «آمیانتاژ» یعنی خلل ناپذیر، پلیدنشدنی و فسادناپذیر مینامیدند. پنجاه سال بعد از میلاد مشکلات مربوط به پنبه? کوهی و استفاده از ماسکهای ویژه که از ورود غبار پنبه? کوهی جلوگیری میکرد مطرح بود. گفته میشود شارلمانی لباسی از پنبه? کوهی داشت که با پوشیدن آن از درون آتش عبور کرد و تطهیر شد و هیچ صدمهای به او نرسید. شاید سیاوش هم از چنین لباسی استفاده نموده باشد که از آتش گذشت و سالم و سربلند بی گناهی خود را به اثبات رساند.
در سال 300 قبل از میلاد تئوفراستوس که از شاگردان ارسطو بود در کتاب خود به نام درباره سنگها به ماده بدون نامی، شبیه چوب پوسیده اشاره کردهاست که که در اثر اختلاط با نفت میسوزد، بدون آن که آسیبی ببیند.
طبری در کتاب «تاریخ شاهان و پیامبران» (تاریخ الرسل و الملوک) مینویسد که خسرو دوم پرویز (فرمانروا: 531 تا 579 م.) دستاری داشت از جنس پنبه? کوهی که برای پاکیزه کردن آن را در آتش میانداخت و نابود نمیشد.
در سال 1820 یک دانشمند ایتالیایی، برای نخستین بار لباس ضد آتش را با استفاده از الیاف پنبه? کوهی تولید کرد.
در اوایل قرن بیستم، یک مهندس اتریشی به نام لودویک هاچک از ترکیب الیاف این ماده با سیمان، موفق به اختراع سیمان نسوز شد، که با استقبال جهانی روبرو گشت.
با آن که تاریخ استفاده از پنبه? کوهی و بیماریهای ناشی از آن تقریباٌ همزمان و متقارن بودهاست اما شناسایی اولین مورد بیماری «آزبستوسیس» که عامل آن الیاف پنبه? کوهی است یکصد سال پیش در انگلستان شناسایی شد. بیمار مردی بود که چهارده سال روی ماشین پنبه زنی کار کرده بود و در 34 سالگی در بیمارستان درگذشت. در کالبد شکافی، تصلب بافتهای شش وی کاملاٌ آشکار بود، علاوه بر آن الیاف پنبه? کوهی درون ششها قابل رویت بودند.
کاربرد در صنعت:
مهمترین فرآوردهها:
در کشورهای در حال توسعه، به طور گستردهای از لولههای آزبست سیمان استفاده میشود، به طوری که 30 درصد لولههای انتقال رسانی آب شهری در هندوستان را شامل میشود و 19 درصد از شبکه آبرسانی کانادا نیز از جنس آزبست سیمان است.
مصرف پنبه? کوهی از حدود سال 1980 میلادی در کشورهای صنعتی جهان به شدت کاهش پیدا کردهاست. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه مصرف آن در حال افزایش است.
در سال 1996 نخست وزیر فرانسه، فرمانی مبنی بر قدغن کردن استفاده از پنبه? کوهی صادر کرد. این فرمان شش مادهای مقرر کرده بود که استفاده از پنبه? کوهی در کلیه محصولات تا سال 2001 محدود و سپس به طور کامل قطع گردد تا از آلودگی زیست محیطی ناشی از این ماده جلوگیری گردد.
به طور کلی اروپاییان معتقدند که پنبه? کوهی سمی است و اثرات مخرب آن کاملاً شناسایی شدهاست ولی کاناداییها اعتقاد دارند که به صورت کنترل شده و با احتیاط میتوان از آن استفاده کرد. از این درگیری تحت عنوان جنگ آزبست یاد شدهاست. روسیه، چین و کانادا 65 درصد تولید پنبه? کوهی در جهان را در اختیار دارند و کاناداییها در حال گسترش فعالیتهای خود هستند.
بر طبق مصوبه شورای عالی حفاظت محیط زیست در دوم امرداد 1379، مصرف پنبه? کوهی در ایران از اول امرداد 1386 ممنوع شدهاست. در تبصره این مصوبه آمدهاست که در صورتی که پس از 44 سال محرز شود که برای تولید لولههای آزبست سیمانی از نظر فنی، اقتصادی و زیست محیطی جایگزین مناسبی برای پنبه? کوهی یافت نشدهاست، این تصمیم در مورد لولههای آزبست سیمانی قابل تجدید نظر خواهد بود.
در حالی که میزان استاندارد پنبه? کوهی در هوا، صفر و میزانی که سازمان بهداشت و محیط زیست برای آمریکا و اروپا ارائه داده، پنجصد هزارم فیبر بر میلی لیتر است، اندازهگیری این الیاف در هوای تهران، میزان آن را سههزارم فیبر بر میلیلیتر نشان میدهد. این بدان معنا است هوایی که تهرانیها تنفس میکنند، 60 برابر اروپا و آمریکا پنبه? کوهی دارد. این میزان بالای آلایندگی در حالی است که میزان استاندارد پنبه? کوهی در هوای آزاد، صفر است.
عمدهترین کشورهای مصرف کننده? پنبه? کوهی در سال 1994 به ترتیب:
کامپوزیت سیمانی مهندسی (به انگلیسی: Engineered Cementitious Composite) یا همان (ECC) که به آن بتن انعطاف پذیر نیز میگویند کامپوزیتی است که بر پایه سیمان است و به آسانی با قالب میتوان آن را به هر شکل دلخواه در آورد. و بوسیله الیاف تصادفی مخصوص کوتاه، معمولاً الیاف پلیمری، مسلح میشود. برخلاف بتن معمولی ECC (کامپوزیت سیمانی مهندسی) دارای ظرفیت کرنشی 3 تا 7 درصد است. در مقایسه با سیمان پرتلند معمولی که 0?1 درصد است. بنابراین ECC بیشتر شبیه یک آهن شکل پذیر رفتار میکند تا یک شیشه ترد و شکننده (مانند OPC)، که باعث بوجود آمدن کاربردهای فراوانی برای آن میشود.
کامپوزیت سیمانی مهندسی (ECC) بر خلاف بتنهای الیافی (FRC, Fiber Reinforced Concrete) رایج مادهای است که به صورت میکرو مکانیکی طراحی میشود. این یعنی اینکه برهم کنش میان الیاف ECC و ماتریس به وسیله? یک مدل میکرو مکانیکی توصیف میشود، که همچنین مشخصات مواد را در نظر میگیرد و کمک به پیش بینی مشخصات ECC میکند. ECC از لحاظ ظاهری شبیه به بتن بر پایه سیمان معمولی پرتلند است، به جز اینکه شامل مصالح درشت دانه نمیشود و همچنین تحت کرنش میتواند تغییر شکل دهد (خم شود). تعدادی از گروههای تحقیقاتی درحال پیشرفت دادن علم ECCها هستند که شامل دانشگاه میشیگان و دانشگاه استانفورد در ایالات متحده، دانشگاه صنعتی دلفت در هلند، دانشگاه توکیو در ژاپن و دانشگاه صنعتی چک در جمهوری چک میشود.
کامپوزیت سیمانی مهندسی (ECC) دارای ویژگیهای منحصر بفرد زیادی است
ٍکامپوزیت سیمانی مهندسی (ECC) تابحال در پروژههای بزرگی در کشورهای ژاپن، کره سوییس، استرالیا و ایالات متحده آمریکا مورد استفاده قرار گرفته است. که شامل موارد زیر می شود.
مشخصات | FRC | رایج HPFRCC | ECC |
---|---|---|---|
روش طراحی | N.A. | Use high Vf | Micromechanics based, minimize Vf for cost and processibility |
الیاف | Any type, Vf usually less than 2%; df for steel ~ 500 micrometre | Mostly steel, Vf usually > 5%; df ~ 150 micrometre | Tailored, polymer fibers, Vf usually less than 2%; df < 50 micrometre |
ماتریس | درشت دانه ها | ریزدانه ها | Controlled for matrix toughness, flaw size; fine sand |
Interface | کنترل نشده | کنترل نشده | Chemical and frictional bonds controlled for bridging properties |
ویژگی های مکانیکی | نرم شدگی کرنشی: | سخت شدگی کرنشی: | سخت شدگی کرنشی: |
کرنش کششی | 0.1% | <1.5% | >3% (عموما); 8% بیشینه |
پهنای ترک | Unlimited | Typically several hundred micrometres, unlimited beyond 1.5% strain | Typically < 100 micrometres during strain-hardening |
تعریف
کلمه ژئوسنتتیک از دو بخش «ژئو» (Geo) و «سنتتیک» (Synthetic) ساخته شدهاست. از کلمه «ژئو» در مواردی استفاده میشود که مربوط به زمین باشد و قسمت دوم، «سنتتیک»، در مورد موادی استفاده میشود که ساخته دست بشر باشند یا به عبارت دیگر موادی که مصنوعیاند و به صورت آزاد در طبیعت یافت نمیشوند. کلمه ژئوسنتتیک برای دسته ای از محصولات به کار می رود که عموماًً جهت بر طرف سازی مشکلات ژئوتکنیک به کار می روند. این کلمه به طورکلی برای هشت محصول: ژئوتکستایل، ژئوگرید، ژئوممبران، ژئونت، ژئوسنتتیک کلی لاینر، ژئوفوم، ژئوسل و ژئوکامپوزیت ها استفاده می شود. ژئوسنتتیک ها در اشکال و با مواد مختلفی تولید می شوند که هر کدام برای مصارف نهایی تقریباً مشابه به کار می روند. این محصولات گستره وسیعی از کاربردها را دارند و در حال حاضر در بسیاری از کاربردهای عمرانی، ژئوتکنیک، حمل و نقل، محیطی، هیدرولیک، و کاربردهای توسعه ای خصوصی مانند جادهها، فرودگاه ها و ... استفاده می شوند.
انواع مختلف مرکب با خاک آن ها هزاران سال است که مورد استفاده قرار می گیرد. آن ها در زمان رومیان باستان در ساخت جاده ها وتثبیت لبه ی آنها مورد استفاده قرار می گرفتند. این ژئوتکستایل های ابتدایی از فیبرهای طبیعی، پارچه یا گیاهانی ساخته شده بودند که با خاک مخلوط شده و برای بالا بردن کیفیت جاده ها خصوصاً وقتی جاده روی خاک ناپایدار قرار داشت استفاده می شدند. با اینکه ژئوسنتتیک های امروزی شباهت های کمی با پیشینیان خود دارند اما از یک اصل پیروی می کنند. توسعه ی ژئو سنتتیک ها کند بوده، عمدتاً به دلیل محدودیت هایی که در استفاده در مواد سازنده ی آن ها وجود داشته است. در پی پیشرفت ها ی اخیر در صنعت پلیمر، توسعه ی ژئوسنتتیک ها نیز روند بسیار سریعتری به خود گرفت.بارزترین نشان پیشرفت و پذیرش این محصول از سوی صنایع مختلف را می توان در تشکیل انجمن بین المللی ژئوسنتتیک (IGS) در سال 1983 در پاریس دانست. اولین تلاشها برای تقویت خاک، در زمانهای بسیار دور، با فرو کردن شاخ و برگ درختان در باطلاقها و شنزارها آغاز شد. بدین صورت که با اضافه کردن اینها، پس از گذشت مدتی جرمی در اطراف آنها شکل میگیرد و قدرت تحمل خاک افزایش مییابد. که در نتیجه این محلها قابل عبور و مرور میشدند. اولین بار در اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 میلادی در آمریکا از ژئوسنتتیکها استفاده نمودند ودر دهه 70 در اروپا رواج فراوان یافت. اخیراً در کشورهای آسیایی استفاده از این مصالح رایج شدهاست.
اولین استفاده از ژئوسنتتیک در ساواناریورسایت در ایالات متحده آمریکا در سال 1926 میلادی انجام شد.
ژئوسنتتیکها به چند گروه کلی تقسیم میشوند:
در میان کاربردهای دیگر، ژئوسنتتیک می تواند برای جداسازی، فیلتر کردن، حفاظت، زهکشی، مسلح سازی و ممانعت از سرایت رطوبت و ... به کار رود:
زمینلرزه یا زلزله، لرزش و جنبش زمین است که به علّت آزاد شدن انرژی ناشی از گسیختگی سریع در گسلهای پوسته? زمین در مدّتی کوتاه روی میدهد. محلّی که منشأ زمینلرزه است و انرژی از آنجا خارج میشود را کانون ژرفی، و نقطه? بالای کانون در سطح زمین را مرکز سطحی زمینلرزه گویند. پیش از وقوع زمینلرزه? اصلی معمولاً زلزلههای نسبتاً خفیفتری در منطقه روی میدهد که به پیشلرزه معروفند. به لرزشهای بعدی زمینلرزه نیز پسلرزه گویند که با شدّت کمتر و با فاصله? زمانی گوناگون میان چند دقیقه تا چند ماه رخ میدهند. زمینلرزه به سه صورت عمودی، افقی و موجی بوقوع میرسد که نوع آخر از شایعترین آنهاست. زمین لرزه نتیجه? رهایی ناگهانی انرژی از داخل پوسته زمین است که امواج مرتعشی را ایجاد میکند. زمین لرزهها توسط دستگاه زلزله سنج یا لرزه نگار ثبت میشوند. مقدار بزرگی یک زلزله (ریشتر) طبق قرارداد گزارش میشود، زلزلههای کوچکتر ازشدت 3 اغلب غیر محسوس و بزگتر از 7 خسارتهای جدی را به بار میآورند. شدت لرزه با روش اصلاح شده? مرکالی اندازگیری میشود. در نزدیکی سطح زمین، زلزله به صورت ارتعاش یا گاهی جابجایی زمین نمایان میشود. زمانی که مرکز زمینلرزه در داخل دریا باشد، بستر دریا به میزانی تغیر مکان مییابد که باعث ایجاد سونامی میشود. ارتعاشات زمین همینطورریزش کوه و گاهی فعالیتها ی آتشفشانی را موجب میشود. درحالت کلی کلمه زمین لرزه هر نوع ارتعاشی را در بر میگیرد – چه ارتعاش طبیعی چه مصنوعی توسط انسان - که موجب ایجاد امواج مرتعش میشود. زمین لرزهها اغلب معلول شکستگیهای گسلها هستند، و همینطور فعالیتهای آتشفشانی، ریزش کوهها، انفجار معدنها، و آزمایشات هستهای. نقطه? آغازین شکاف لرزه را کانون مینامند. مرکز زمینلرزه نقطهای است در راستای عمودی کانون و در سطح زمین.
زلزلهها در هر جای زمین که در آن به میزان کافی انرژی کشسانی ذخیره شده باشد، در امتداد صفحه? گسل و شکستگی رخ خواهند داد. در مرزهای صفحههای تبدیل و یا همگرا، که بزرگترین صفحههای گسل روی زمین را ایجاد میکنند، صفحات کنار یکدیگر حرکت یکنواخت و aseismically خواهند داشت اگرهیچ بی نظمی یا ناهمواری در امتداد مرزهای آنها که باعث افزایش مقاومت اصطکاکی میشود، وجود نداشته باشد. اکثر مرزها دارای این ناهمواریها هستند و این منجر به یک شکل از رفتار چوب – لغزشی((stick-slip behavior میشود. هنگامی که مرزهای صفحه قفل شده باشد، ادامه? حرکت نسبی بین صفحات منجر به افزایش تنش و در نتیجه افزایش انرژی ذخیره شده در حجم اطراف سطح گسل میشود. این افزایش ادامه مییابد تا زمانی که تنش افزایش یافته به اندازهای کافی برسد و از طریق شکستن ناهمواریها، ناگهان از بخش قفل شده? گسل اجازه لغزش بیابد و انرژی ذخیره شده را آزاد کند. این انرژی به عنوان ترکیبی از کرنش الاستیک امواج لرزهای آزاد شده وتابیده شده، گرمای اصطکاکی سطح گسل، و شکستن سنگ، که در نتیجه باعث ایجاد زلزله میشود. این روند تدریجی ساخت تنش و کرنش که موجب شکست ناگهانی وتولید زلزلهاست به عنوان تئوری الاستیک واکنش خوانده میشود. تخمین زده میشود که تنها 10 درصد یا کمتر از کل انرژی زلزله به صورت انرژی لرزهای تابیده میشود. بیشتر انرژی زلزله صرف رشد شکستگی یا تبدیل به حرارت تولید شده توسط اصطکاک میشود. بنابراین، زمین لرزه انرژی پتانسیل کشسانی زمین را کاهش میدهد و درجه حرارت آن را افزایش میدهد، اگرچه این تغییرات نسبت به جریان همرفت و رسانایی گرمای خارج از اعماق زمین ناچیزاست.
سه نوع عمده از گسل وجود دارد که ممکن است موجب زلزله بشوند: عادی، معکوس (محوری) و ضربه ای- لغزشی. گسلهای نرمال و معکوس نمونههایی از شیب - لغزش هستند، که در آن جابه جایی در امتداد گسل در جهت شیب و حرکت بر روی آنها شامل مؤلّفه? عمودی میشود. گسل نرمال عمدتاً در حوزههایی رخ میدهد که پوسته مانند مرز واگرا در حال تمدید شدن است. گسل معکوس در مناطقی که پوسته مانند مرز همگرا در حال کوتاه شدن است رخ میدهد. گسلها ی ضربهای - لغزشی ساختمانهای شیب داری دارند که دو طرف گسل به صورت افقی در کنار یکدیگر میلغزند؛ مرزهای تبدیلی نوع خاصی از گسل ضربهای – لغزشی هستند. زلزلههای بسیاری ناشی از جنبش در گسلها یی هستند که شامل هر دو نوع شیب - لغزش و ضربه ای- لغزشی است، این لغزش به عنوان مورب شناخته شدهاست.
اکثر زلزله تکتونیکی در حلقه آتش درعمقی کمتراز دهها کیلومتر ناشی میشوند. زلزلههای درعمق کمتر از 70 کیلومتر به عنوان زمین لرزهها ی کانون-کم عمق طبقه بندی میشوند، در حالی که با فاصله کانونی بین 70 و 300 کیلومتر معمولاً "کانون-میانی " یا "زلزله متوسط عمق" نامیده میشوند. در مناطق فرورانش، جایی که پوسته اقیانوسی مسن تر و سردتر در بشقاب تکتونیکی دیگر میرود، زلزلهها ممکن است در عمق بسیار بیشتری (در محدوده 300 تا 700 کیلومتر) رخ دهند. این نواحی مرتعش فعال همراه با فرورانش به عنوان مناطق Wadati - Benioff شناخته شدهاست. کانون-عمیق زلزلهها در عمق زیاد میباشند که در آن ناحیه، سنگ کره با توجه به درجه حرارت بالا و فشار دیگر شکننده نیست. مکانیسم احتمالی برای نسل کانون-عمیق زلزلهها ناشی از الوین تحت تغییر فاز به ساختارصلبی است.
بعضی از زلزلهها در مناطق آتشفشانی رخ میدهند، آنها توسط حرکت ماگما در آتشفشانها ایجاد میشوند. چنین زلزلههایی میتوانند به عنوان هشدار دهندهای زود هنگام فوران آتشفشانی را خبر دهند، مانند زلزلهها در طول فوران کوه سنت هلن در 1980. زیاد شدن زلزلهها در اطراف یک آتشفشان فعّال میتواند به عنوان نشانهای برای قریبالوقوع بودن فعالیت آتشفشانی باشد. زیاد شدن فعالیت لرزهای قبل از فوران یک آتشفشان میتواند توسط زلزله نگارها و دستگاههای شیبسنج (tiltimeters )ثبت شوند.
بیشتر زمین لرزهها از لحاظ مکان و زمان به یکدیگر مربوط هستند. بیشتر خوشههای زلزله شامل لرزشهای کوچکی هستند که یا به میزان کم خسارت وارد میکند یا خسارتی ندارد، اما تئوری وجود دارد که زلزله میتواند در یک الگوی منظم تکرار شود.
پس لرزه زلزلهای است که پس از زلزله اصلی، (mainshock) رخ میدهد. پس لرزه در منطقه همان شوک اصلی است، اما همیشه ازلحاظ قدرت کوچکتر است. اگر پس لرزه بزرگ تر از شوک اصلی باشد، پس لرزه به عنوان شوک اصلی و شوک اولیه اصلی به عنوان foreshock نام گذاری میشود. پس لرزهها زمانی به وجود میآیند که پوسته در اطراف صفحه گسل جا به جا شده با اثرات شوک اصلی تطبیق داده میشود.
گاهی اوقات یک سری از زمین لرزهها به صورت طوفان زلزله رخ میدهد، که در آن زلزله به گسل پرخوشه ضربه میزند، که باعث لرزش و یا توزیع مجدّد تنش از زلزله قبلی ارسال شده، میشود. مشابه پس لرزهها اما در بخشهای مجاور گسل، این طوفانها طی سالیان اتفاق میافتد، همراه با برخی زلزلهها یی که به اندازه? زلزلههای اولیه مخربند. چنین الگویی در دنباله? زلزلهها در گسل شمال آناتولی در ترکیه در قرن 20 مشاهده شد و برای خوشههای غیرعادی قدیمی از زلزله بزرگ در خاور میانه استنباط شد.
حدود 500،000 زمین لرزه در هر سال وجود دارد که از این تعداد 100،000 تا میتواند احساس میشود. زمین لرزه? کوچک به طور مداوم در سراسر جهان در مناطقی مانند کالیفرنیا و آلاسکا، ایالات متحده همچنین در گواتمالا، شیلی، پرو، اندونزی، ایران، پاکستان، آزورس در پرتغال، ترکیه، نیوزیلند، یونان، ایتالیا و ژاپن رخ میدهد، اما زلزله میتواند، تقریباً در هر نقطهای رخ دهد، از جمله نیویورک، لندن و استرالیا. زمین لرزه? بزرگتر کمتر اتفاق میافتد، رابطه به صورت نمایی است؛ برای مثال، تقریباً ده برابراز زلزلهها ی بزرگتر از شدت 4 در یک دوره زمانی خاص نسبت به زلزلهها ی بزرگتر از شدت 5 رخ میدهد. در(لرزه خیزی کم) انگلستان، به عنوان مثال، محاسبه شدهاست که عود به طور متوسط عبارتند از: زلزله 3?7 -- 4?6 در هر سال، زلزله 4?7 -- 5?5 هر 10 سال، و زلزله 5?6 یا بالاتر در هر 100 سال است. این نمونهای از قانون گوتنبرگ- ریشتر است. تعداد ایستگاههای لرزهای از حدود 350 در سال 1931 امروزه به هزارها از افزایش یافتهاست. نتیجتا، تعداد بیشتری زمین لرزه نسبت به گذشته منتشرمی شود، اما این به دلیل بهبود ابزار اندازه گیری است نه به دلیل افزایش تعداد زمین لرزهها. USGS تخمین میزند که از سال 1900 تا به حال به طور متوسط 18 زلزله بزرگ (قدر 7?0-7?9) و یک زلزله خیلی بزرگ (قدر 8?0 و یا بیشتر) در هر سال وجود داشتهاست، و این نسبت تقریباً ثابت بودهاست. در سالهای اخیر، تعداد زمین لرزههای بزرگ در هر سال کاهش یافتهاست، اگرچه این نتیجه? نوسانات آماری است، نه از روند سیستماتیک. آمار دقیق بیشتر در اندازه و تعداد زلزلهها، از USGS در دسترس است. بسیاری از زمین لرزههای جهان (90 ? و 81 ? از بزرگترین) در طول 000،40 کیلومتر، منطقه نعل اسبی شکل به نام کمربند زمین لرزه سیرکم پاسیفیک(circum-Pacific seismic belt)، که همچنین به عنوان زنگ آتش اقیانوس آرام شناخته شده، اتفاق میافتند. که در اکثرنفاط با صفحه? اقیانوس آرام هم مرز است. زلزلههای بزرگ تمایل دارند در طول مرز صفحههای دیگر نیز رخ دهند: مثلاً در امتداد کوههای هیمالیا. با رشد سریع شهرهای بزرگ مانند مکزیکوسیتی، توکیو و تهران، در مناطق پر خطر زمین لرزه، برخی از زلزله شناسان هشدار میدهند که ممکن است زلزله زندگی تا حداکثر 3 میلیون نفر را بگیرد.
زلزله را میتوان توسط لرزه نگار(seismometers) تا فواصل بسیار بزرگ ثبت کرد، چرا که امواج لرزهای حتی از داخل زمین هم عبور میکنند. قدر مطلق اندازه? زلزله مطابق قرارداد توسط اعداد در مقیاس قدر گشتاور (که قبلاً در مقیاس ریشتر، از قدر 7 باعث آسیب جدی و بزرگ بیشتر مناطق گزارش شده)، در حالی که احساس قدر با استفاده از مقیاس مرکالی گزارش میشود. هر لرزش انواع امواج لرزهای را تولید میکند که با سرعتهای مختلف ازداخل سنگ عبور میکنند: امواج طولی P (امواج ضربهای یا فشاری) امواج عرضی S (هر دو امواج بدن) و امواج سطحی مختلف (امواج ریلی). سرعت انتشار امواج لرزهای حاصل از محدوده تقریبی 3 کیلومتر بر ثانیه تا 13 کیلومتر بر ثانیه، بسته به تراکم و کشش از مقدار میانه تغییر میکند. در داخل کره زمین امواج ضربهای یا P بسیار سریعتر از امواج S حرکت میکنند. (تقریباً 1?7: 1). تفاوت در زمان سفرامواج از کانون به رصدخانه برای اندازه گیری فاصلهاست و میتواند منابع لرزه و ساختار درون زمین را نشان دهد. همچنین عمق کانون hypocenter را میتوان به طور تقریبی محاسبه کرد. قانون کلی: به طور متوسط، فاصله (کیلومتر) به زلزله برابر است با زمان(ثانیه) بین امواج P و S. انحراف خفیف به دلیل ناهمگن بودن لایههای زیرسطحی زمین است.
لرزاندن و گسیختگی زمین اثرات اصلی ایجاد شده توسط زمین لرزه هستند، اساساً منجر به آسیب زیاد یا کم ساختمانها و دیگر سازههای سفت و سخت میشود. شدت عوارض بستگی به ترکیب پیچیده? بزرگی زلزله، فاصله از مرکز زلزله، شرایط زمینشناسی و geomorpholical محل دارد که باعث تقویت یا کاهش انتشار امواج میشود. تکان زمین را با شتاب زمین اندازه گیری میکنند. ویژگیهای خاص زمینشناسی، geomorphological و geostructural محل میتوانند میزان لرزش زمین را حتی در زلزلهها ی کم شدت افزایش دهند. این اثر، سایت یا تقویت محلی نامیده شدهاست. اصولاً به دلیل انتقال حرکت لرزهای از خاک سخت به خاک سطحی نرم، تمرکز و ذخیره? انرژی لرزهای در کانون به علت نوعی تنظیم هندسی میباشد. گسیختگی زمین در واقع شکستن آشکار و جابه جایی سطح کره زمین در طول گسل است که ممکن است در مورد زلزله بزرگ مترها باشد. گسیختگی زمین خطر بزرگی برای سازههای مهندسی بزرگ مانند سدها، پلها و ایستگاههای قدرت هستهای است در نتیجه نیاز به نقشه برداری دقیق از گسلهای موجود برای شناسایی هر گونه احتمال شکستن سطح زمین در طول مدت عمر سازه وجود دارد.
زلزله میتواند با صدمه زدن به قدرت برق یا خطوط گازمنجر به آتش سوزی شود. در صورت صدمه به شبکه آبرسانی و از دست دادن فشار، جلوگیری از گسترش آتش نیز ممکن است مشکل شود. برای مثال، مرگ و میر در زلزله 1906 سان فرانسیسکو بیشتر توسط آتش سوزی بود تا از زلزله.
سونامی، موجهایی با طول بلند، امواج طولانی مدت دریا هستند که توسط حرکت ناگهانی حجم زیادی از آب تولید میشوند. در اقیانوس فاصله بین فاکتورهای اوج موج میتواند 100 کیلومتر فراتر، و دورههای موج میتواند از پنج دفیفه تا یک ساعت متفاوت باشد. چنین سونامی، 600-800 کیلومتر در ساعت، بسته به عمق آب حرکت میکند. امواج بزرگ تولید شده توسط زلزله یا زمین لغزش زیر دریایی میتواند در نزدیکی مناطق ساحلی در عرض چند دقیقه تاخت و تاز کند. سونامی همچنین میتواند هزاران کیلومتر در سراسر اقیانوس حرکت کند و ساعتها بعد از زلزلهای که آن را تولید کرده، سواحل دور را تخریب کند. در حالت عادی، زلزله فرورانش کمتر از قدر 7?5 در مقیاس ریشتر سونامی ایجاد نمیکند، هر چند برخی از این موارد ثبت شدهاست. بیشتر سونامیهای مخرب توسط زمین لرزه با بیشتر از بزرگی 7?5 ریشتر ایجاد میشود.
سیل سرریزشدن هر مقدار آب است که به زمین میرسد. سیل معمولاً هنگامی رخ میدهد که حجم آب داخل بستر، مثلاً رودخانه و یا دریاچه، بیش از ظرفیت کل آن شود، و در نتیجه مقداری آب جاری شود و در خارج از محیط طبیعی بستر قرار بگیرد. با این حال، اگر سد آسیب ببیند سیل اثرات ثانویه? زلزلهاست. زلزله ممکن است موجب ریزش خاک کوه شود و جریان رودخانه را مسدود کند که علت سیل شود. زمین در زیر دریاچه Sarez در تاجیکستان در معرض خطر سیل عظیمی است اگر سد ناشی از ریزش تشکیل شده توسط زلزله، معروف به سد Usoi به هنگام زمین لرزههای آینده شکسته شود. پیش بینی میشود سیل میتواند بر زندگی حدود 5 میلیون نفر تاثیر بگذارد.
رتبه | تاریخ | محل | بزرگی |
---|---|---|---|
1 | 22 مه 1960 | والدیویا - شیلی | 9?5 |
2 | 27 مارس 1964 | آلاسکا - ایالات متحده آمریکا | 9?2 |
3 | 26 دسامبر 2004 | سوماترا - اندونزی | 9?1 |
4 | 4 نوامبر 1952 | کامچاتکا - روسیه | 9?0 |
5 | 11 مارس 2011 | توهوکو - ژاپن | 9?0 |
زلزلهها از دید جهت آزاد شدن انرژی به دو گونه? افقی و عمودی تقسیم بندی میشوند. خرابیهای عمده و وسیع معمولاً بر اثر زلزلههایی از نوع افقی صورت میپذیرند. چرا که اغلب ابنیا در برابر بارهای عمودی مقاومت کافی دارند.
براساس میزان خرابی به وجود آمده زلزلهها به ده درجه بر مبنای مرکالی تقسیم میگردند.
آبتاز یا سونامی یکی از پدیدههای جغرافیایی است. غریاله به لرزش شدید آب دریا گفته میشود که در پی زمینلرزههای زیر دریا پدید میآید. آبی که به لرزه در آمده به شکل موجهای عظیم به کرانهها رسیده و ویرانی به بار میآورد. غریاله واژه? فارسی بومی برای این پدیده در استان بوشهر است و پدیده? غریاله در کرانههای خلیج فارس نیز دارای پیشینه است. غریالهها معمولاً پس از یک زمینلرزه بزرگ (با حرکت رو به بالا)، فعالیت آتشفشانی زمینلغزه و یا برخورد شهابسنگها پدید میآیند. بسیاری از غریالهها در کرانههای ژاپن رخ میدهند و از اینرو واژه ژاپنی مربوط به این پدیده یعنی (?? تسونامی) به زبان انگلیسی و از آن راه به بسیاری زبانهای دیگر نیز راه یافته است.
پس از غریالهها معمولاً گسلهای بزرگی در بستر دریاها پدید میآیند. سرعت موجهای آبلرزهای گاه به بیش از 800 کیلومتر در ساعت میرسد. غریاله? سال 1788 لیسبون (پرتغال) با موجهایی به بلندی حدود 18 متر به شهر هجوم برد و ساکنان آن شهر را در کام خویش فرو برد. یکی از بزرگترین غریالهها که در سال 2004 میلادی در نزدیکی سوماترای اندونزی روی داد باعث ویرانی عظیم و کشته شدن پیرامون 100 هزار تن در جنوب آسیا شد.
در کتابهای تاریخ آمده که بندر بزرگ و پهناور سیراف در جنوب ایران تا سده چهارم هجری و عصر دیلمیان بندری آباد و پر رونق بوده و ناگهان بر اثر زلزلهای قسمت بزرگی از شهر به زیر آب رفته که آثار آن هنوز هم مورد توجه باستان شناسان ایرانی وخارجی است. آیا غریاله سیراف را ویران کرد و به زیر آب برد پاسخ این سؤال را باید در پژوهشهای آینده یافت.
در 17 ژوئن سال 987 میلادی ( 27 خرداد 357 شمسی ) و چهل سال بعد، گزارشهایی وجود دارند که امکان دارد مربوط به وقوع این پدیده در شهر سیراف باشند .
مهندسی سواحل (به انگلیسی: Coastal Engineering) از زیر شاخههای مهندسی عمران محسوب میشود. این شاخه از مهندسی به طراحی سازههای ساحلی نظیر موج شکن و اسکله و بررسی پاسخ ساحل به تغییرات حاصله میپردازد. تاریخ مهندسی سواحل به هزاران سال پیش باز میگرد زمانی که نخستین بندرها درامتداد سواحل مدیترانه و خلیج فارس بنا نهاده شد.
امروزه با توجه به افزایش سطح آب دریاها و لزوم حفاظت از سواحل در برابر فرسایش بر اهمیت این رشته از مهندسی افزوده شدهاست.
حفاظت از ساحل عبارتست از مجموعه کارهایی که به منظور مقابله با تخریب یا فرسایش ساحل انجام میشود.
منظور از سازههای نرم در مبحث مهندسی سواحل، استفاده از فرآیندها و عملیاتی نظیر تغذیه مصنوعی سواحل با استفاده از مصالح طبیعی بستر دریا و امثال آن است. انتقال و ریختن ماسه برروی یک ساحل و پخش و تسطیع مناسب آن، اصطلاحاً تغذیه ساحل (Beach Nourishment) یا احیاء ساحل نامیده میشود که رایجترین روش نرم جهت تثبیت سواحل محسوب میشود (Beach fill). مهمترین اهداف و کاربردهای تغذیه سواحل به تنهایی عبارتنداز:
مهمترین نقطه ضعف این روش، فرسایش مجدد ساحل تحت تاثیر عوامل طبیعی بوده که به مرور زمان ماسههای ریخته شده جهت احیاء زمین، شسته شده و ساحل عقبنشینی مینماید. بنابراین در صورت استفاده از این روش، تغذیه ادواری ساحلی اجتناب ناپذیر است.
سازههای سخت عموماً بهمنظور جلوگیری از فرسایش بیشتر ساحل و جلوگیری از حرکت و فرار ماسه در طول خط ساحل مورد استفاده قرار میگیرند. این سازهها معمولاً در پایین دست عامل ایجاد فرسایش ساخته میشوند بهگونهایکه اثر ترکیب این سازهها باعث تثبیت نسبی خط ساحل در درازمدت میشود. این سازهها به دو دسته کلی تقسیم میشوند:
سازههایی هستند که با سخت نمودن و تغییر ساختار ساحل و حفاظت مستقیم ساحل، مانع حرکت ماسه درطول خط ساحل میشوند، مانند دیوارهای ساحلی و Revetments.
بهصورت هیدرولیکی باعث جلوگیری از حرکت ماسه و تغییرشکل ساحل میگردند، مانند آبشکنها، جتیها و موجشکنهای جدا از ساحل که دسته دوم عموماً باعث فرسایش مجدد در پایین دست خود میگردند.
ژئو مکانیک به مطالعه رفتار مکانیکی خاک و سنگ میپردازد. این علم به دو شاخه کلی مکانیک خاک و مکانیک سنگ تقسیم میشود. کاربرد عملی آن در تونلسازی، سدسازی، حفاری، سازههای سنگی و مهندسی نفت میباشد. بسیاری از جنبههای ژئو مکانیک با مهندسی ژئوتکنیک همپوشانی دارد در ضمن مباحثی چون لرزه شناسی، مکانیک محیطهای پیوسته، مکانیک شکست و مکانیک محیطهای غیرپیوسته در ژئومکانیک وارد شده است.
علم ژئوتکنیک (به انگلیسی: Geotechnics)، به اطلاعات تکنیکی مربوط به زمین می پردازد و جزو زیر مجموعههای علم زمینشناسی (به انگلیسی: Geology) است که اطلاعات تولید حاصل از این علم در برنامه ریزی، اکتشاف، طراحی، ساخت و بهره برداری از سازههای مهندسی و پروژههای عمرانی و معدنی به کار رفته و ایمنی و کارایی موثر آنها را تضمین میکنند. این اطلاعات دامنه گستردهای از دادهها را، در زمینههای مکانیک خاک، مکانیک سنگ، منابع آب، لرزه خیزی و زمین شناسی مهندسی و زیست محیطی، شامل میشوند. دادههای ژئوتکنیکی از طریق اکتشافات سطحی و زیر سطحی زمین تولید میشوند.
ژئوفیزیک یا فیزیک زمین از شاخههای اصلی علوم زمین است، که به مطالعه? کمّی خواص مختلف فیزیکی زمین با روشهای لرزه ای، مغناطیسی، گرانشی و الکتریکی میپردازد. با استفاده از این نتایج کمی میتوان به مطالعه? خصوصیتهای فیزیکی و رفتار پوسته و در برخی موارد جبه و هسته زمین پرداخت. لذا میتوان این علم را پلی بین فیزیک و زمینشناسی دانست که از تکنیکها وتئوریهای ریاضیات و علوم کامپیوتر میباشد .
این علم ولی امروزه همچنین شامل فیزیکِ اوزون (اوزونوگرافی) و فیزیک اتمسفر ( مترولوگی) نیز میشود. به عبارتی ژئوفیزیک به پدیدههای طبیعی و همچنین رفتار زمین و اطرافش میپردازد. ژئوفیزیک به دو شاخه اصلی تقسیم میشود: ژئوفیزیک محض و ژئوفیزیک کاربردی. هر کدام از این شاخهها به زیرشاخههای دیگری مرتبط میشوند. بهعنوان مثال لرزه شناسی جزو شاخههای کاربردی این رشتهاست.
ژئودزی (Geodesy) شامل مطالعه میدان جاذبه زمین و اندازه گیری آن و در مقیاس کلان تر به بحث در مورد شکل و اندازه زمین میپردازد. یکی از کاربردهای اندازه گیری میدان گرانش در هر نقطه تعیین سطح آب زیرزمینی یا اکتشاف معادن روسطحی میباشد.
لرزه شناسی یا لرزه نگاری (Seismology) که به مطالعه زلزله و انتشار امواج الاستیک در زمین میپردازد. نتایج بدست آمده توسط ژئوفیزیست در زمینشناسی مهندسی (Engineering geology) و کانیشناسی و پتروفیزیک (petrophysics) سنگها بکار میآید.
علوم اتمسفری (Atmospheric sciences) که شامل هواشناسی، جوشناسی و بررسی میدانهای الکتریکی در جو میپردازد.
ژئوفیزیک باستانشناسی که بیشتر روشهای مغناطیسی، الکترومغناطیسی و رادار را شامل میشود.
ژئوفیزیک کاربردی خود به دو شاخه ژئوفیزیک اکتشافی و مهندسی تقسیم میشود. زیرشاخههای ژئوفیزیک اکتشافی عبارتاند از: